نویسنده: احد رضایان قیهباشی (مدرس مدعو دانشگاه تهران- دانشآموخته دکتری و پسادکتری آیندهپژوهی دانشگاه تهران)
مقدمه
کاربست آینده پژوهی و آیندهنگاری در ایران به صورت عام و در سازمانها و شرکتها به صورت خاص با سرعت بسیار پایینی انجام میشود. این موضوع میتواند چند دلیل داشته باشد. شاید دلیل اصلی و ریشهای موضوع، غلبه گفتمانها، جهانبینی، استعارهها و کهن الگوهایی باشد که فرهنگ این کشور را شکل میدهند. در سطحی بالاتر علل ساختاری و اجتماعی وجود دارد. ملل جهان با فرهنگهای متفاوت، از سطح متفاوتی از آیندهنگری برخودار هستند. از این روی برخی به مراتب آیندهنگرتر از برخی دیگرند. سطح هوش ملی در یک کشور ارتباط عمیقی با سطح هوش آیندهنگری مردم آن کشور دارد. ملتهای باهوش آنهایی نیستند که صرفا ذخیره ژنی انباشت دانشی بیشتر و قویتری دارند بلکه کسانی هستند که تصمیمها و اقدامات جمعی بهتری در مواجهه با رخدادها و موقعیتهای مختلف میگیرند. هرگونه تصمیمگیری و اقدام نیازمند آیندهنگری و درک عمیق آینده و احتمالات پیشرو است. آیندهنگری یک خصلت ذاتی است و این به این معنی است که نه تنها انسان بلکه هر موجودی دارای سیستمهای پیشنگر است که این سیستمها به آن موجود و جاندار برای ادامه حیات کمک میکنند. آیندهنگری نه تنها ریشه در ذخیره ژنی انسان دارند بلکه بخش مهمی از آیندهنگری حاصل تجربه محیطی و اکتسابی است. ما از زیستن در کنار هم و از تجربه پدیدههای محیطی، دانشی بدست میآوریم که این دانش به ما قدرت پیشبینی و تصمیمگیری میدهد. علاوه بر ژن و تجربه، بخش دیگری از آیندهنگری از طریق آموزشهای علمی و روشمند بدست میآید که دانشگاهها، مدارس، موسسات و نهادها چنین وظیفهای را بر عهده دارند.
در اینکه آیندهنگری و شناخت بهتر آینده در عصر حاضر یک «مزیت رقابتی» برای سازمانها و شرکتها است اتفاق نظر وجود دارد. در صدها و هزاران سال گذشته برای سازمانها، نیروی انسانی و تجهیزات مزیت رقابتی به حساب میآمدند اما در حال حاضر علاوه بر اینها، آیندهنگری و به اصطلاح رایجتر «قدرت پیشبینی» مزیت رقابتی ارزشمندی است که میتواند سهم شرکتها و سازمانها را از بازارهای موجود افزایش دهد. نه تنها پیشمانی کمتری به بار بیاورد بلکه مانع از غافلگیری راهبردی شود. قدرت انطباق پذیری را بالا ببرد و میزان مشارکت را افزایش دهد. در ادامه به بخشی از کتاب «بارت ادز Bart Édes» با عنوان «یادگیری از آینده Learning From Tomorrow: Using Strategic Foresight to Prepare for the Next Big Disruption» که به 10 مزیت و فایده آیندهنگاری استراتژیک برای سازمانها پرداخته است اشاره میشود تا شاید انتشار چنین مطالب و موضوعاتی باعث حساسیت بیشتر سازمانها و مردم نسبت به ضرورت آموزش و یادگیری آیندهنگری و آیندهنگاری در کشور شود. "همهگیری کووید-19 برنامهها و استراتژیهای سازمانهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی را در سطح جهانی از بین برد. کسانی که مسئول تجزیه و تحلیل ریسک، توسعه کسب و کار، تدوین استراتژی، سیستمها و برنامهریزی، و به طور کلی رهبری هستند، در تلاش برای درک آنچه ممکن است بعد از خروج از بحران رخ دهد، هستند. بر این اساس جای تعجب نیست که شاهد افزایش علاقه به آیندهنگاری استراتژیک در جهان هستیم. آیندهنگاری استراتژیک یا بهطور ساده آیندهنگاری، روشی ساختاریافته و سیستماتیک برای استفاده از ایدههای مربوط به آینده برای پیشبینی و آمادگی بهتر برای تغییر است. در شرایط عدم قطعیت و پیچیدگی زیاد، و در جایی که پیامدها در بازه زمانی مربوطه به میان مدت تا بلندمدت رخ میدهند، روشهای آیندهنگاری میتوانند به سازمان کمک کنند تا آینده را بهتر درک کند. در اینجا ده مزیتی که آیندهنگاری (Foresight) برای سازمانهایی که از آن استفاده میکنند به ارمغان می آورد آورده شده است:
- نوآوری (innovation) را ترویج میکند.
آیندهنگاری سازمانها را به تفکر گستردهتر در مورد آیندههای ممکن، از جمله ایدهها، رویکردها، محصولات و خدمات جدید تشویق میکند. در این فرآیند، آیندهنگاری باعث تحریک نوآوری برای پرداختن به چالشهایی نوظهوری که از سناریوهای بدیل در آینده پدید می آیند، میشود.
- چابکی (agility) را افزایش میدهد.
آیندهنگاری به سازمانها کمک میکند تا نقاط عطف متفاوت آینده، که شباهت اندکی به هنجارها و روندهای امروزی دارند را پیشبینی کنند. با تکیه بر آیندهنگاری، سازمانها شروع به تفکر متفاوت در مورد چگونگی دستیابی به اهداف خود، مسیرهای مختلف دستیابی به آن اهداف و (انحراف از وضع موجود) و موانعی میکنند که ممکن است در این مسیر ظاهر شوند. سازمانهایی که از آیندهنگری استفاده میکنند، چابکتر هستند و موقعیت و شرایط بهتری برای سازگاری سریع با تغییرات دارند.
- مفروضات اساسی و راهبردی (critical assumptions) را آزمایش میکند.
سیاستها و خط مشیها همیشه مبتنی بر مفروضات هستند، برخی به صورت ضمنی و برخی صریح. آیندهنگاری مفروضات را به چالش میکشد و میتواند مفروضات نامعتبر یا ناقصی را که پایه تصمیمات و برنامههای مهم را تشکیل می دهند، کشف کند.
- تابآوری (Resilience) و انعطافپذیری را افزایش میدهد.
سازمانی که از آیندهنگاری استفاده میکند، ظرفیت بالایی در احیا و برگشتن (bounce back)، پس از وقوع بحران و سختیها دارد (ضریب احیای بالا). همچنین استفاده از آیندهنگاری سازمان را متوجه شگفتیسازها (رخدادهایی با احتمال وقوع پایین اما با اثرگذاری بسیار زیاد) میکند که ممکن است تغییر جهت اساسی یک روند یا سیستم را نشان دهد (رویداد قوی سیاه).
- رقابتپذیری (competitiveness) را بهبود میبخشد.
آیندهنگاری توانایی سازمانها برای رقابت با رقبا و بازیگران مشابهی که در شناسایی و آمادهسازی برای سناریوهای بدیل شکست خوردهاند را به طرز چشمگیری افزایش میدهد. آیندهنگاری میتواند به سازمانها در ارائه پیشنهادهای نوآورانهتر برای خریداران و مشتریان خود و پیشبینی خواستههای در حال تحول آنها کمک کند.
- رضایت کارکنان (employee satisfaction) را افزایش میدهد.
آیندهنگاری از تخصص و دیدگاههای درون سازمانی استفاده میکند و ارزش کارکنان آن را تشخیص داده و به رسمیت میشناسد. (حس ارزشمند بودن به کارکنان داده میشود). کارکنان به فرصتهای به وجود آمده برای خلق یک چشم انداز مشترک و مشارکت در ساخت آینده سازمان خود پاسخ مثبت می دهند.
- یادگیری (learning) را ترویج میکند.
ماهیت پرسشگرانه و اکتشافی آیندهنگاری، مستقیماً به یادگیری از تجارب و توسعه بینشهای جدید از طریق مشارکت دادن و درگیر کردن علوم و تخصصهای مختلف کمک میکند. برخی از دولتها و شرکتها یافتههای حاصل از مطالعات آیندهنگاری خود را با هدف توسعه به «اشتراکگذاری دانش knowledge sharing» بهطور رایگان در دسترس قرار میدهند.
- مشارکت عمومی (public participation) را تسهیل میکند.
آیندهنگاری شامل نوعی از تحقیق است که فرد میتواند در رایانه خود انجام دهد، اما این تحقیق مستلزم و نیازمند تعامل و همکاری با دیگران، در داخل و خارج از سازمان است. این شکل از مشارکت، فرصتی را برای همکاری طیفی از ذینفعان در توسعه دیدگاههای مشترک - از آنچه ممکن است اتفاق بیفتد- فراهم میکند. با این کار، آیندهنگاری میتواند مالکیت اجتماعی و حس جمعی از منافع و اهداف مشترک را در جامعه پرورش دهد (تقویت سرمایه اجتماعی).
- برنامهریزی و استراتژینویسی (strategizing) را بهبود میبخشد.
آیندهنگاری طیف آیندههای جایگزین را فراتر از حد انتظار گسترش داده و مجدد چارچوب بندی میکند. این موضوع اطلاعات و بینش وسیعتری به سازمانها میدهد تا برای سالهای آینده برنامهریزی کنند. همچنین گزینههایی برای آزمایش و تجربه با رویکردهای نوآورانه تولید میکند و امکان «تست استرس stress testing» (با هدف سنجش میزان حداکثر پایداری سیستم، تصمیم یا راهبرد) استراتژیها و سیاستهای احتمالی را فراهم میکند.
- افراد و سازمانها را توانمند میکند.
از طریق آیندهنگاری، سازمانها عدم قطعیتها را در آغوش میگیرند (embrace uncertainty) بجای آنکه تلاش کنند تا کار نشدنی - یعنی کنترل عدم قطعیتها- را دنبال کنند. آیندهنگاری اعتماد و قدرت سازمان را افزایش میدهد. ترس از ناشناختهها با آشکار شدن آیندههای جایگزینِ باورپذیر (plausible alternative futures) از بین میرود."
پذیرش و انطباق با آیندهنگاری (Adoption of Foresight)
آیندهنگاری با وجود خوبیهایی که میتواند برای یک سازمان داشته باشد، به ندرت توسط دولتها، آژانسهای بینالمللی، مؤسسات دانشگاهی و سازمانهای جامعه مدنی استفاده میشود. توجه به این نکته اهمیت دارد که فقط 25 درصد از 500 شرکت برتر در لیست فورچون از رویکرد و فرایندهای آیندهنگاری به صورت درونزا بهره میبرند.
در پایان لازم است تا به این نکته توجه شود که ساختارهای آموزشی و فرهنگ آموزشی در کشور نقش بسیار مهمی در توسعه و ترویج آیندهنگری و آیندهنگاری دارند. فرزندان ما میتوانند به مراتب آیندهنگرتر و موفقتر از ما باشند به شرطی که ادبیات ما، داستانهای ما، کنایهها و استعارههای ما، ساختارها و محیط زندگی ما با در نظر گرفتن اصول آیندهاندیشی و آیندهنگری تدوین، طراحی و اجرا شوند. با توجه به این 10 محور، به دانشجویان و پژوهشگران حوزه مدیریت و رشتههای مرتبط توصیه میشود به عنوان کار پژوهشی، نسبت بین هر کدام از این محورها با آیندهنگاری استراتژیک را به صورت عمیق با سازمانهای مد نظرخود مورد بررسی قرار دهند.